میدانم، میدانم. شاید با خودتان فکر کنید که دیوانه شدهام که میخواهم در مورد زنبور عسل با شما صحبت کنم. اما لطفاً کمی تحمل کنید. این موضوع به طرز عجیبی مرتبط است، به خصوص برای ما کارآفرینان. باید از مردی به نام الکس بک تشکر کنم. شاید نامش را شنیده باشید، او یک بازاریاب باهوش است که نرمافزاری توسعه داده که ما در کسبوکارمان از آن استفاده میکنیم و باید بگویم، مفاهیمی که او به اشتراک میگذارد، دیدگاه ما را تغییر داده و بسیار ارزشمند بوده است.
اما برویم سراغ زنبور عسل. هدف اصلی یک زنبور عسل، یا در واقع هر موجود زندهای، چیست؟ به نظر من، هدف اصلی به سادگی تولید مثل است و احتمالاً با این موضوع موافق هستید. اما زنبورها کار نسبتاً عجیبی انجام میدهند که گاهی گیجکننده است!
اجازه دهید یک داستان شخصی برایتان تعریف کنم. زمانی که دبیرستانی بودم، برای ویرایش یک ویدیو هدفون روی گوشم گذاشته بودم تا صدای محیط را نشنوم. ناگهان، درد شدیدی احساس کردم. بلافاصله بعد از گذاشتن هدفون، نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است. اما هدفون را برداشتم و دستم را روی گوشم گذاشتم. بسیار داغ و متورم بود. به هدفونم نگاه کردم و باور کنید یا نه، یک زنبور لعنتی داخل یکی از گوشیها بود!
نمیدانم چرا اصلاً باید آنجا میبود، اما نیازی به گفتن نیست که رفتم یک کفش آوردم و آماده شدم تا آن زنبور را به دنیای دیگری بفرستم. اما تا زمانی که برگشتم، زنبوری که لحظاتی قبل زنده بود، مرده بود. نکته اینجاست: زنبورهای عسل میمیرند زیرا نیش آنها به معنای واقعی کلمه از بدنشان جدا میشود.
بیایید در مورد آنچه اتفاق افتاد فکر کنیم. آن زنبور در موقعیتی قرار گرفت که احتمالاً کاملاً نمیدانست چه خبر است، ترسید یا عصبانی شد. او نیش زد زیرا ذاتاً در طبیعت اوست که در سطح ژنتیکی این تصمیم را بگیرد، تصمیمی که در نهایت منجر به مرگش شد.
همین اتفاق دقیقاً برای حشرات پرواز کننده به سمت آن حشرهکش زیبا و روشن رخ میدهد. آنها میبینند که دوستانشان درست در آن وسیله پرواز میکنند و بلافاصله میمیرند، اما با این وجود به این کار ادامه میدهند.
میدانم که احتمالاً با خودتان فکر میکنید: “آنها حشرات احمقی هستند، حسین، چرا این را به من میگویی؟”
خب، باور نمیکنید که انسانها، و به ویژه کارآفرینان، چقدر معمولاً مانند آن زنبورها عمل میکنند. در اعماق وجود همه ما میدانیم که برای موفقیت چه کاری باید انجام دهیم. پاسخها تقریباً همیشه واضح هستند، اما مردم فراموش میکنند که فکر کنند و بر اساس هیچ چیز جز احساسات تصمیم بگیرند.
میدانیم که اگر بخواهیم بدن خوبی داشته باشیم، باید به باشگاه برویم و کلوچه نخوریم یا هر چیز دیگری. اما چه کار میکنیم؟ ما کلوچه را میخوریم، ورزش را فراموش میکنیم و در مسیر کمترین مقاومت قرار میگیریم.
همین امر در مورد داروهای بسیار اعتیادآور نیز صدق میکند. هیچ کس نمیخواهد معتاد شود، اما این اتفاق میافتد و سپس ما به معنای واقعی کلمه نمیتوانیم در برابر انجام آن مقاومت کنیم.
مثال دیگر، مصرف بیرویه محتوا در تمام طول روز در مقابل اقدام واقعی و انجام کاری است. شما باید همیشه این را در نظر داشته باشید که چیزهایی که بدن و مغز ما به ما میگویند که انجام دهیم، چیزهایی که “میخواهیم” انجام دهیم، معمولاً چیزهایی نیستند که در واقع برای ما خوب هستند.
چیزهایی که تا حدودی دردناک هستند، اغلب بیشترین تأثیر قدرتمند را دارند. علاوه بر این، حتی اگر ناخودآگاه این چیزها را بدانیم، بهانههای زیادی میآوریم.
بنابراین برای خلاصه کردن همه اینها، چرا مردم گاهی اوقات بر اساس آنچه که بخش احساسی مغزشان به آنها میگوید، به موفقیت نمیرسند؟
اینجا قوانینی وجود دارد که تضمین میکند هرگز زودرس نیش خود را از دست ندهید یا به سمت حشرهکش پرواز نکنید:
- لحظهای مکث کنید و فکر کنید: قبل از هر واکنش غریزی، یک قدم به عقب بردارید و وضعیت را ارزیابی کنید. آیا این اقدام در راستای اهداف بلندمدت شماست؟
- احساسات را از تصمیمات جدا کنید: احساسات قدرتمند هستند، اما نباید تنها عامل تصمیمگیری شما باشند. سعی کنید با منطق و عقل تصمیم بگیرید.
- به الگوها توجه کنید: آیا الگوهای رفتاری مخربی در زندگی خود مشاهده میکنید؟ شناسایی این الگوها اولین قدم برای شکستن آنهاست.
- روی اهداف بلندمدت تمرکز کنید: لذتهای کوتاهمدت اغلب میتوانند ما را از اهداف بزرگترمان دور کنند. همیشه تصویر بزرگ را در ذهن داشته باشید.
- از دیگران بیاموزید: به تجربیات دیگران توجه کنید، به خصوص کسانی که در مسیر موفقیت قدم گذاشتهاند.
- برای رشد شخصی سرمایهگذاری کنید: دانش و آگاهی ابزارهای قدرتمندی برای غلبه بر تمایلات غریزی هستند.
شاید ما نتوانیم طبیعت غریزی خود را به طور کامل تغییر دهیم، اما میتوانیم یاد بگیریم که آگاهانهتر عمل کنیم و از تکرار اشتباهات “زنبوری” اجتناب کنیم. بیایید هوشمندتر عمل کنیم و به جای واکنشهای غریزی، انتخابهای آگاهانه داشته باشیم.